اميررضااميررضا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

اميررضا عشق ما

ني ني كاتور از زبان اميررضا

دارم اسباب بازي هام نگاه مي كنم     مامان ببين چي ناز مي خندم بعد مهموني چقدر خواب مي چسبه   يكي بيادمن بغل كنه خسته شدم   چي كتاب خوشگلي دارم پهلوون اميررضايم ديگه چقدر اينجا تپلي شدم اين دستا خوردنيند؟ من اقا شيره شدم   ...
29 دی 1391

سه ماهگي

پسرم چشم به هم زديم 3 ماهه شدي قربونت برم بهترين اتفاقي كه با پايان 3ماهگي تو افتاد پايان كوليك و دل درداي تو بود كه خدا رو شكر از شرش راحت شديم. عزيزم تو هم مثل داداشي علاقه زياد به كتاب داري مامانم برات كتاباي كودكانه را مي خواند تو هم خوب گوش ميدي. راستي خوابت هم داره كم ميشه و همش دوست داري باهات بازي كنيم. به همين خاطر برات تشك بازي خريديم كه سرت گرم كنه البته فقط يك ربع توش بازي ميكني بعد خسته ميشي و مي خواي بياي بيرون امان از شيطوني هاي تو؛ راستي كار جديدي كه ميكني هم دستت مي گيريم سريع خودت بلند ميكني و مي نشيني با پاهاي كوچولوت چند قدم راهم مي ري.       ...
17 دی 1391

بدون شرح

      عزيزم این رو بدون که دل دریایی من تا با یاری خداوند زنده است فقط و فقط به عشق و زیبایی تو می تپد  امیدوارم زیر سایه بندگی او ، آزادانه زندگی کنی . بیاموزی و بیندیشی و همیشه حقیقت روبجویی . آینده برای توست پس عزیز دلم تلاش کن اون رو زیبا بسازي.   زهره عزيزم اين عكساي جديد براي تو گذاشتم هميشه به يادتم و دوستت داريم.        ...
12 دی 1391

شب يلدا

هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران   شب يلدا با بابا و پسرا رفتيم خونه ماماني اميررضا كه از اول تا اخراي شب خواب بود نشد عكس درستي ازش بگيرم ولي دور هم بودن خيلي خوش گذشت اين اولين  يلدا پسر گلم بود.        اميررضا و پسر خاله اش علي كوچولو ...
6 دی 1391
1